مثل دل من...
- تو اصلا گذاشتی من حرف بزنم که ببینی صدام گرفته یا نه؟...
حالا بی خیال این بحث ها... چرا صداتون گرفته بانوی مهربون من؟ :) :*
پ.ن: خدایا یقینم را به این محبت بیشتر فرماااا....
- تو اصلا گذاشتی من حرف بزنم که ببینی صدام گرفته یا نه؟...
حالا بی خیال این بحث ها... چرا صداتون گرفته بانوی مهربون من؟ :) :*
پ.ن: خدایا یقینم را به این محبت بیشتر فرماااا....
اگر تو بیایی و همین جا جلوی چشمم بدوی و بازی کنی و ریتم خنده هایت را با لبخند های از ته دل من هماهنگ کنی بعید می دانم باز هم باورم بشود که این چشم ها را از "لیلا" ی من به ارث برده ای....
باورم نمیشود...
مسخره است...
که انتظار دارند،
من آرام باشم،
وقتی حتی فکر کردن به این روز ها هم،
به گریه ام می انداخت....
تا سرم را روی بالش می گذارم می آیی.
دستم را می گیری و می بری آن جایی پشت مدرسه که گردو دارد و فقط توی خواب دیدمش،
و گردوهایش را نمی توانیم برداریم چون مال ما نیست،
دستم را می گیری و می نشانی نزدیک همان درخت...
چشمانم را که باز می کنم فقط چند دقیقه از خوابیدنم گذشته است.....
بهترین آدمهای زندگی شما آنهایی هستند
که چایتان پیش هم یخ کرده است . . . !
.
.
.
حسرت می خورم به اون لیوان های چایی آشپزخانه ی دبیران، وقتی دسته ی لیوان میان انگشتانتان جای می گرفت....
آخ خدا.... ممنونم.....
تو حتی الان هم،
ساعت 8 و بیست و چهار دیقه صبحِ بیست و هفت اردیبهشت،
منهای اون 17 سال،
از من کوچک تری....
:)
استاد...
بیاین سرم رو بذارم رو شونتون،
خودم رو غرق کنم بین عطر روسری تون،
بعد کنار گوشم آرام حرف بزنید....
من مدام بگویم نه...
نه...
دستت را از شانه ام برندار...
سر داغ و پر سودایم را از میان چین های روسری ات بلند نکن،
بگذار از رایحه ات مست شود...
چه قدر بوی جنوب میدهی بانو.....
یه عالمه آدم تو صفحه ی مسنجرم هستن،
ولی هیچ کس نیست که باهاش صحبت کنم...
دلم یک جرعه "شما" می خواهد...
که حرف هایی را که فقط خودمان می دانیم برایتان بگویم...
هوووووف...
فکر نمی کردم یه روز تموم بشن....
نمی خواین این دختر اشک بارتون رو،
"دیوونه" صدا کنین؟
تا هق هق هایش، آرام آرام تبدیل به خنده شود؟
بعد به رویش لبخند بزنی؟
همان لبخند هایی که آسمان را هم شرمنده میکند....
به خدا دیوانه ای،
مردم میان گرفتاری ها و مشکلاتشان غرق اند،
آن وقت بزرگترین مشکل تو چیست؟
قشنگ ترین حقیقت دنیا!
که کسی که بیشتر از همه دوستش داری،
دارد برای دنیایمان،
یک "احسان" می آورد!
یک "نیکی"؛
به خدا دیوانه ای.....