خواب 001
گفت: نترس. یک لحظه ول کن دستم را بگذار ببینم اینجا چی نوشته...
نترسیدم: دستش را رها کردم.
کتاب را که ورق زد. دوباره دستش را میان دستانم گذاشت...
[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 8:34 عصر ] [ ... ]
[ نظر
]
گفت: نترس. یک لحظه ول کن دستم را بگذار ببینم اینجا چی نوشته...
نترسیدم: دستش را رها کردم.
کتاب را که ورق زد. دوباره دستش را میان دستانم گذاشت...
یکدفعه از جایم پریدم و می خواستم در برابر هر حرکتی واکنش نشان دهم...
نگو می خواست دستم را بگیرد.....